تموم شد!!!
شادم!
:)))
پ.ن
دارم گزارششو مینویسم.
برچسب : نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 205 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 15:08
خواب دیدم جوجه تو بغلمه و سوار آسانسور شدم.
یه نفر دیگه هم بود.
طبقه ی ششم میخواستیم بریم. پنج رو که رد کرد، نرسیده به شش ایستاد. فک کردم گیر کرده. اومدم زنگو بزنم که... یهو سقوط کردیم...
با وحشت از خواب پریدم.
از جمعه ی دو هفته پیش که صبح پاشدم اومدم کارگاه، تا امروز، هر روز اینجا بودم...
این پروژه تمام میشود آیا؟؟؟!!!
برچسب : 33,00 broadway (rt4),33,4,33,40,33,01 queens blvd,33,12,33,24 northern boulevard,33,70 prince st,33,00 northern boulevard,33,2129,33,02 skillman ave, نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 225 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 2:13
دیشب خواب دیدم، پتو و بالشمو برداشتم و از خونه رفتم بیرون. خونه هه شبیه یه خونه تو ده بود. اصلن شبیه خونه ییلاقی بابابزرگم...
رفتم و یه جا روی زمین خوابیدم. روی خاک...
صبح که بیدار شدم همون جوری کجکی از رو بالش دیدم یه آدمهای سیاه پوشی یه کم بالاتر، میان و میرن و رو زمین چند لحظه میشینن یا نماز میخونن... زمین شیب داشت... من کمی پایین تر بودم... بعد نشستم و دقت کردم دیدم یه قبرستون ه... کنار یه قبرستون خوابیده بودم...
برچسب : 33,128,33,128 microphone,33,128 drill bit,33,128 mic,33,1285,westin 33,1280,bachmann 33,128,rapid 33,1280,oregon 33,128,1,33 cfr 128, نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 196 تاريخ : پنجشنبه 13 آبان 1395 ساعت: 12:01
دخترتو دیدم... یه لحظه بهم خیره شد، بعد خودشو پرت کرد تو بغلم...
چه خوب که تو امروز اونجا نبودی...
این لحظه رو تو خواب دیده بودم... ولی اتفاقی که افتاد اصلا شبیه خوابم نبود...
نقشه ها حاضر نبود.
رفتم از دوستم بگیرم. یه سری از کارها رو هم بسپرم بهش.
پسرش موقع برگشت، با چشمای پر از اشک وایساده بود جلو در و دستاشم از هم باز کرده بود که: تو امروز با من بازی نکردی! نمیذارم بری!
...
رفتیم پیش استاد فلزی و دوست جدی م کارهاشو قاب گرفت.
خیلی خوب و حرفه ای شدن. استاد آخرش ازشون عکس گرفت برای صفحه ی اینستاگرامش.
...
به مامان گفتم، میترسم بمیرم و ساخت این ماکت تموم نشه!!!
...
از آدما بت نسازیم!
از صبح تو کارگاهم.
مخم پوکیده...
دیتیل... دیتیل... دیتیل...
واقعا طراحی کار سختیه...
...
انگار بنا نداره تموم شه... هی کار از تو دل کار در میاد...
...
از کارگاه اومدم بیرون شش بود... تا برسم به خونه هشت و نیم شد... همه ی شهر انگار ترافیک بود...
قریب به نه شب، من، تنها، تو ابزار فروشی...
...
هنوزم لولا و پیچ و مهره و واشر نخریدم.
...
جسمم خسته ست...
مخم ولی خوابش نمیاد!
...
خداوندا...
برچسب : 33,133 lincoln street perth,33,133 lincoln st,33,1331,33,133,33,133 kod pocztowy,33 133 wał ruda,33,133 poczta,oregon 33,133,42bygh 33,1334a,ct 33,1336, نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 226 تاريخ : پنجشنبه 13 آبان 1395 ساعت: 12:00
برچسب : 33,124 as a decimal fraction,33,1248,33,1243,33,1247,section 33,124,floatzel 33,124,section 33,124(l),arizona 33,1242,az 33,1243,az 33,1242, نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 ساعت: 14:30
برچسب : 33,1260,33,1268,33 1268,33,1261,33 1268 gefahrgut,afman 33,126,bachmann 33,126,126,33,0,33 cfr 126 15,33 cfr part 126, نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 194 تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 ساعت: 14:29
برچسب : 33,1234,33,1234, digitel,33,1234, docomo,33,1238 seal,33 1234 tata docomo,33,1234 radio shack,33 123,rampardos 33,123,ars 33,1234,tyrogue 33,123, نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 191 تاريخ : يکشنبه 2 آبان 1395 ساعت: 16:20